از نیاوران تا واشنگتن؛ زندگی شاهزاده‌ رضا پهلوی در مسیر تبعید

شاهزاده رضا پهلوی پیش‌تر، در آغاز جنگ ایران و عراق، هم طی نامه‌ای رسمی به نیروی هوایی ارتش پیشنهاد داده بود که به‌عنوان خلبان جنگنده در جبهه حاضر شود

شاهزاده رضا پهلوی با لباس خلبانی و در مراسم خاکسپاری شاه فقید-با استفاده از خبرگزاری‌های داخلی و وب‌سایت شهبانو فرح پهلوی

شاهزاده‌ رضا پهلوی، نهم آبان‌ ۱۳۳۹ در بیمارستانی در خیابان مولوی تهران در حالی چشم به‌ جهان گشود که طبق روایت شاهدان عینی و اسناد تاریخی، از صفر تا صد امنیت بیمارستان، شهبانو و شاهزاده را پهلوانان جنوب شهر برعهده داشتند. این بیمارستان بعدها «زایشگاه فرح پهلوی» نام گرفت.

شاهزاده‌ رضا، فرزند ارشد محمدرضاشاه و شهبانو فرح پهلوی است. او در دورانی به دنیا آمد که پادشاهی پهلوی از نظر سیاسی به ثبات قابل‌توجهی رسیده بود و توسعه اقتصادی و روابط گسترده با کشورهای غربی در بهترین وضعیت قرار داشت.

شاهزاده‌ رضا وقتی به‌ دنیا آمد، از ازدواج پیشین پدرش، خواهر بزرگ‌تری به نام شهناز داشت. پس از او نیز محمدرضاشاه و شهبانو فرح، صاحب سه فرزند دیگر به نام‌های فرحناز، علیرضا و لیلا شدند که شاهزاده علیرضا و شاهدخت لیلا پس از وقوع انقلاب اسلامی و در غربت، فوت کردند.

در میان فرزندان شاه فقید، همه نگاه‌ها و انتظارهای دربار، مردم و حتی جامعه جهانی بیشتر از بقیه متوجه شاهزاده‌ رضا بود؛ شاهزاده‌ای که تقدیرش با تاریخ، سیاست و عشق به ایران آمیخته شد.

کودکی و نوجوانی

کودکی و نوجوانی شاهزاده‌ رضا پهلوی، مانند سایر همسن‌وسالانش نگذشت. هرچند همانند آنان در کلاس‌ درس و مدرسه عادی تحصیل می‌کرد، به سبب نقشی که در آینده ایران داشت، با انضباط و مقررات خاص آمیخته بود. او در شش سالگی به کاخ اختصاصی‌ در مجموعه نیاوران منتقل شد؛ ساختمانی بازسازی‌شده بر پایه کوشک احمدشاهی که با طراحی خاص و ساختاری رسمی، محل تربیت و اقامت ولیعهد آینده ایران بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

شاهزاده‌ رضا از نخستین سال‌های کودکی تحت آموزش‌های ویژه قرار گرفت. معلمی فرانسوی با نام مادمازل ژوئل فوبه مسئولیت آموزش‌های روزانه و خاص شاهزاده را برعهده داشت و گروهی از آجودان‌ها نیز نظم و انضباط دربار را در زندگی شخصی او اجرا می‌کردند. برنامه‌ روزانه‌اش ترکیبی از زبان‌آموزی، آشنایی با تاریخ، آموزش آداب درباری و ورزش بود؛ تربیتی هدفمند که او را برای ایفای نقش آینده‌اش به‌عنوان پادشاه آماده می‌کرد.

محمدرضاشاه پهلوی روز چهارم آبان ۱۳۴۶، تنها چند روز پیش از تولد هفت‌ سالگی، در مراسمی رسمی در کاخ گلستان، تاج ولیعهدی را بر سر شاهزاده‌ رضا گذاشت. این مراسم که هم‌زمان با تاج‌گذاری رسمی محمدرضاشاه برگزار شد، شاهزاده‌ رضا را بر اساس قانون اساسی مشروطه به ولیعهد رسمی ایران تبدیل کرد.

نوجوانی شاهزاده‌ رضا نیز از سنت رایج میان همسالانش فاصله داشت. او به‌ جای روزهای بی‌دغدغه و تفریح، با آموزش‌های تخصصی و آمادگی برای ایفای نقش رهبری آینده کشور روبرو بود. در سیزدهمین سال زندگی‌اش، خلبانی را مستقیم از پدرش آموخت و در اسفندماه ۱۳۵۶، در حالی‌ که فقط ۱۶ سال داشت، نخستین پرواز انفرادی‌اش را با جنگنده اف‌ــ۵ در پایگاه شکاری دزفول انجام داد. این رویداد برای رسانه‌های داخلی آن زمان اهمیتی ویژه داشت و بازتابی از آغاز زودهنگام مسئولیت‌های ولیعهد ایران بود.

شاهزاده رضا در هفدهمین سال زندگی‌اش به قصد ادامه تحصیل به ایالات‌ متحده آمریکا رفت و در پایگاه نیروی هوایی «ریس» در تگزاس، دوره‌های پیشرفته خلبانی جت را پشت سر گذاشت. هنوز دیپلم متوسطه‌ را نگرفته بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران به وقوع پیوست. در حالی‌ که او در حال آموزش پرواز با جنگنده اف‌ــ۱۶ بود، نظام سلطنتی در ایران سقوط کرد و خانواده سلطنتی به‌طور رسمی از ایران خارج شدند.

تقریبا از همان زمان بود که مبارزه سیاسی شاهزاده‌ رضا برای آزادی ایران آغاز شد. هرچند غم از دست دادن پدر و سختی‌های زندگی در تبعید بر جوانی‌اش سایه افکنده بود.

سوگند به قانون اساسی

شاهزاده‌ رضا تقریبا یک سال پس از وقوع انقلاب اسلامی، تحصیلات عالی خود را در کالج ویلیامز واقع در ایالت ماساچوست، آغاز کرد.

در همین دوره، محمدرضا شاه با سرطان دست‌وپنجه نرم می‌کرد و شاهزاده‌ رضا هم‌زمان با تحصیل، بخشی از وقت خود را صرف همراهی با پدر می‌کرد. درگذشت محمدرضاشاه در مرداد ۱۳۵۹ برای شاهزاده تنها یک سوگواری معمول نبود و بار مسئولیت‌هایش را در مبارزه برای آزادی ایران مضاعف کرد.

مدتی بعد از این واقعه، شاهزاده‌ رضا کالج ویلیامز را ترک کرد و در دانشگاه آمریکایی قاهره ثبت‌نام کرد، اما شرایط روحی، سیاسی و خانوادگی تمرکز لازم برای تحصیل را از او گرفته بود. بنابراین مدتی به مراکش رفت و از آنجا تحصیل را به‌صورت مکاتبه‌ای در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و در سال ۱۹۸۵(۱۳۶۴) مدرک کارشناسی علوم سیاسی خود را دریافت کرد.

شاهزاده‌ رضا سال ۱۳۵۹ و هم‌زمان با بیستمین سالروز تولدش، در قصر قبه قاهره کنار پرچم شیروخورشید، سوگند وفاداری به قانون اساسی مشروطه یاد کرد و خود را «رضاشاه دوم»، شاه قانونی ایران، خواند. در آن مراسم نمادین، او حکومت جمهوری اسلامی را «کابوسی» توصیف کرد که همچون دیگر کابوس‌های تاریخ ایران، گذرا خواهد بود و از قربانیان تیرباران‌های سیاسی و جنگ ایران و عراق با عنوان «شهیدان ملت ایران» تجلیل کرد.

شاهزاده رضا پهلوی پیش‌تر، در آغاز جنگ ایران و عراق، هم طی نامه‌ای رسمی به نیروی هوایی ارتش پیشنهاد داده بود که به‌عنوان خلبان جنگنده در جبهه حاضر شود؛ اگرچه ارتش جمهوری اسلامی این پیشنهاد شاهزاده را بی‌پاسخ گذاشت، نشان داد که ولیعهد ایران حتی در تبعید، خود را به وفاداری و محافظت از خاک و هویت ایرانی‌اش متعهد می‌داند.

ازدواج و زندگی خانوادگی

شاهزاده‌ رضا پهلوی در میانه دهه ۱۳۶۰ خورشیدی، با دختری جوان به نام یاسمین اعتماد امینی آشنا شد. آن‌ها پس از یک سال آشنایی، در مراسمی خصوصی در شهر گرینویچ ایالت کنتیکت آمریکا ازدواج کردند. شاهزاده‌ رضا در آن زمان ۲۵ سال و بانو یاسمین ۱۷ سال داشت و در آستانه فارغ‌التحصیلی از دبیرستان بود.

ثمره این ازدواج سه دختر، شاهزاده خانم‌ها: نورزهرا، ایمان لعیا و فرح میترا است. خانواده آن‌ها اکنون در حومه شهر واشینگتن دی‌سی زندگی می‌کنند. بانو یاسمین بعدها در دانشگاه جورج واشینگتن، در رشته حقوق تحصیل کرد و با اخذ مدرک دکترای حقوق، بیش از یک دهه در زمینه حمایت از حقوق کودکان آسیب‌پذیر فعالیت حرفه‌ای داشت.

باورها و علاقه‌مندی‌ها

شاهزاده‌ رضا پهلوی در پس چهره رسمی و سیاسی‌اش، انسانی با دغدغه‌های فرهنگی و هنری است. به سینما، فوتبال، موسیقی و عکاسی علاقه دارد و در زندگی شخصی نیز چنانچه فرصتی وجود داشته باشد، سراغ دغدغه‌هایی از این دست می‌رود. 

شاهزاده‌ رضا در نوجوانی فوتبال حرفه‌ای بازی می‌کرد و حامی سرسخت تیم تاج (استقلال امروزی) بود. فرزند ارشد محمدرضاشاه و شهبانو فرح، به طبیعت نیز علاقه ویژه‌ای دارد. علاقه‌ای که به قول خود از کودکی و با تماشای مستندهای ژاک کوستو شروع شد و بعدها با آموختن حرفه غواصی ادامه یافت.

شاهزاده‌ رضا هم‌زمان با پیوندش با هنر و عکس، چند بار در رویدادهای موسیقایی نیز شرکت کرده است؛ از جمله در یک برنامه ویژه با محور آزادی که شاهزاده‌ رضا پهلوی به همراه گروهی از هنرمندان ایرانی، سرود خاطره‌انگیز «ای ایران» را همخوانی کرد. این اجرا نمادی بود از پیوند او با موسیقی میهنی و تلاش برای بازیابی احساس وطن‌دوستی در میان ایرانیان خارج از کشور و داخل ایران.

شاهزاده‌ رضا با کتاب نیز قرابتی ویژه‌ دارد و آثار نویسندگانی از جمله هوشنگ مرادی کرمانی و سیمین دانشور را که قصه‌های اجتماعی ایران را با ظرافت تصویر می‌کنند، می‌پسندد. او سینما و به‌خصوص برخی فیلم‌های پس از انقلاب اسلامی را نیز ابزار مهمی برای «انتقال پیام‌های آزادی‌خواهانه» و «پلی میان ایرانیان داخل و خارج کشور» می‌داند.

در کنار این علایق، شاهزاده‌ رضا پهلوی به مفاهیمی چون حقوق بشر، آزادی عقیده و جدایی دین از سیاست عمیقا باور دارد. نگاه او به آینده ایران نه در قالب احیای گذشته، بلکه در بازآفرینی ساختاری دموکراتیک بر پایه رای و اراده مردم شکل می‌گیرد.